گفت و گوی نوروزی با محمدرضا گلزار
وودی آلن زمانی گفته بود پشت سر آدمهای معروف دو چیز راه میافتد؛ پول و طلبکارها! اما این مسئله در مورد همه آدمهای معروف صدق نمیکند؛ دستکم در مورد محمدرضا گلزار. قسمت دوم ماجرا شایعهپردازها بوده؛ اینکه چطور ستارهای با این حد از شهرت، از دل این همه شایعه جان سالم به در برده و همچنان در اوج قدرت ایستاده خودش نشان از سطح بالایی از هوشمندی دارد که مهر تاییدی بر خاص بودن این هنرمند است.
محبت مردم قیمت ندارد
منتقدان گلزار مدعی هستند که او بیجهت به این حد از شهرت و محبوبیت رسیده اما درستش این است که آنها تنها تنگنظرانه و بیجهت از در حسادت با او وارد شدهاند و چشم بر تواناییهای بالقوه و بالفعل او بستهاند. یکی از ویژگیهای آقای ستاره این است که حاشیه او را رها نمیکند اما او حاشیه را رها کرده و گاهی با سکوت و گاهی هم با اثبات تواناییهای خودش جواب منتقدانش را داده است. در همین مسیر، گلزار خودش را به عنوان یک «اولین»، برند کرده است؛ او اولین سوپراستار سینمای بعد از انقلاب است، اولین بازیگر با دستمزدی نجومی است، اولین چهره پرفروش جلد مجلات است، اولین بازیگر در فیلمی با فروش میلیارد تومانی است، اولین سفیر تبلیغاتی و بازیگر مدل است و البته اولین چهره استاندارد قاب تصویر سینمای ایران از نظر ظاهر و تناسب اندام است حتی میتوان گفت رواج نشریات پرطرفدار مردمی هم با اوجگیری شهرت باورنکردنی او بود که رونق تازهای گرفت.
اگر بخواهیم منصفانه به حضور استارهای مدرن در سینما نگاهی بیندازیم، بیشک میتوان آن را به دو دوره قبل و بعد از حضور گلزار تقسیم کرد؛ حضور او در میان نسل جدید بازیگران، پویایی و تحرکی قابلتوجه را رواج داد که تلاش برای داشتن استایلی مناسب از دستاوردهای مفید آن در این قشر هنری است.
ادامه حیات حرفهای برای گلزار در این سالها کار راحتی نبوده؛ یعنی فقط باید جای او باشید تا درک کنید حفظ یک جایگاه موفق برای بیش از یک دهه چه تلاش طاقتفرسایی است. اگر بخواهیم بدبینانه و از دریچه چشم منتقدان مغرض گلزار به ماجرای موفقیت او نگاه کنیم، میتوانیم بگوییم برای گلزار شدن به عناصری مانند زیبایی چهره، تناسب اندام، موقعیت مناسب و شانس نیاز داریم اما آیا با دارا بودن جمیع همین ویژگیها میتوان گلزار ماند و بیش از ۱۰ سال درخشش روزهای اولیه خود را حفظ کرد. آنچه در این فاصله اتفاق افتاده قطعا به عناصری بیش از زیبایی ظاهر و شانس بستگی دارد. کم نبودند در این سالها بازیگران خوشسیمایی که آمدند و اتفاقا شانس حضور در کارهای خوبی را هم داشتند اما نتوانستند حتی به یک هزارم محبوبیت گلزار برسند یا به یکهزارم دوره سلطه او بر گیشه و جلد مطبوعات دست پیدا کنند.
گلزار همیشه با این واقعیت عجیب روبهرو بود که عدهای دوست نداشتند بپذیرند او دارای شاخصههایی از توانمندی است که به او در مسیر موفقیت کمک میکنند و در مواجهه با این نگاه، بهترین انتخاب ممکن را داشت: ادامه مسیر! او بدون توجه به حواشی، کاری را انجام داد که فکر میکرد درست است. نتیجهاش هم این چیزی است که میبینیم؛ حدی از موفقیت که حتی پس از یک دوره رکود کوتاه در عرصه تصویر بازگشتی مقتدرانه دارد و تهیهکنندهها او را روی دست میبرند.
آنچه گلزار را از چهرههای همنسل خودش متمایز میکند، جدای از فیزیک و ظاهر مناسب، هوشمندیاش در تصمیمگیریهاست. او میداند کجا پاساژ حرفهای خود را عوض کند و وارد هر فیلد کاری که میشود، سعی میکند بهترین باشد. در کارهای او نوعی کمالگرایی به چشم میخورد؛ طوری که میتوان گفت او یا در کاری و عرصهای هست یا نیست، اگر هم هست، بهترین است و حد متوسطی برای خودش قائل نیست. این را به خوبی در موسیقی و ورزش هم نشان داده و در هر کدام از آنها رزومه خوبی برای خودش دست و پا کرده است.
ایجاد تفاوت به سبک شخصی از دیگر خصوصیات خاص اوست. گلزار به خوبی نقش یک رلمدل را ایفا میکند. او حتی در نوع پوشش، آرایش موها و پزهای عکاسی، سراغ خلق و بدعت میرود البته خلقی که همراه با خلاقیت و حاصل تفکر است؛ نه یک ایده خلقالساعه خام. به نظر میرسد ویژگیهای یک کاراکتر الگو و رهبریکننده در وجود او خودنمایی میکند که به جای دنبالهروی دیگران بودن، خودش سردمدار اتفاقی برای رقم زدن است. این نکته میتواند در شخصیت او تبدیل به مرکز ثقلی شود که همرنگ جماعت نشده و از تکرار خودش یا تقلید دیگران جلوگیری کند. درواقع نکته قابل توجهی که متاثر از همین نگاه خواهد بود این است که گلزار همیشه برای هواداران و مخاطبانش به شکل کل، شخصیتی بکر است که کهنه و تکراری نشده و هر بار چیز جدیدی در آستین دارد. کافی است به سکوتهای گاه و بیگاهش در مطبوعات نگاه کنید که وقتی هر بار با مصاحبهای بازمیگردد، دست پر بوده و چهره تازهای از خودش رو میکند. شاید به همین علت بهتر باشد به جای تنها سوپراستار ایران، به او لقب آقای سورپرایز دهیم.
گلزار کارهای مختلفی را برای کارگردانهای متعددی بازی و سعی کرده طیف مخاطبان متنوعی را از خودش راضی کند. با این حال کاملا محرز است که رویه او در بازگشت و شروع دوباره رنگ و بوی متفاوتتری به خودش گرفته و بهزودی اتفاقات بسیار بهتری را در پرونده بازیگریاش شاهد خواهیم بود.
معمولا افرادی که به گلزار توجه دارند، جذب برجستگیهای خوب این پدیده میشوند و تنها نقاط مثبتی که شهرت برایش به دنبال داشته را میبینند اما باید گفت زندگی یک نفر مانند گلزار پر از زوایای ناپیدایی است که میزان آسیبش را تنها شخص خود او و گاه اطرافیان بسیار نزدیکش درک میکنند. به عبارت سادهتر گلزار شدن و گلزار ماندن برای او هزینههایی داشته که شاید من و شما از آن بیخبریم. این کاملا مشخص است که شهرت و ثروت تنها یک سوی این قضیه پرماجرا و هزارتو است و سکه به زعم بعضی منتقدان غرضورز، یک روی دیگر هم دارد که شاید اصلا برای هیچکسی خوشایند نباشد. او یکبار در فیلم سینمایی «توفیق اجباری» سعی کرد بخشی از مشکلاتی که زندگی او به عنوان نمونهای از چهرههای معروف و محبوب را مختل میکند به تصویر بکشد.
گلزار تلاش بسیاری کرده تا استانداردهای لازم برای یک ستاره سینما را در ایران جابیندازد. استفاده از میکآپ آرتیست، عکاس، استایلیست و مدیربرنامه شخصی جزء ملزوماتی است که در فرآیند موفقیت یک چهره نقش دارد و گلزار لزوم آنها را به خوبی درک کرده است. این نشان میدهد که او به ضرورت تیم پشتیبانی و اتاق فکری که به حضور بهتر و موثرتر وی کمک کنند، پی برده و سعی دارد این واجب را جابیندازد که یک استار برای استار ماندن نیازمند طراحی و برنامهریزی است تا هر گامی که برمیدارد او را اندکی به هدفی که در سر دارد، نزدیک کند.
محبت مردم قیمت ندارد
در مدت دوریتان از عرصه هنر مشغول چه کارهایی بودید؟
دقیقا هیچوقت از این عرصه دور نبودم یا مشغول خواندن و انتخاب فیلمنامههای پیشنهادی بودم یا به بند موسیقی ریزار میرسیدم. البته طبیعی است که به دلیل مسافرت و فاصله کاری که بین کارهایم افتاد این سوال برای شما پیش آمده باشد.
دلیل این دوری چه بود؟
سه سال پیش، بیش از یکدهه بود که در سینما فعالیت داشتم. تصمیم گرفتم زمانی را که اکثر همکاران هم از آن به خوبی یاد نمیکنند، به خودم استراحت بدهم و برای آینده برنامهریزی کنم. فکر کنم این در انتخابهای پس از برگشتنم کاملا مشهود باشد.
شایعات زیادی پیرامون شما مطرح میشد، مبنی بر ممنوعالکاری، خروج از ایران و اقامت در کشورهای خارجی بهخصوص امارات، عدم بازگشتتان به ایران و. . . خودتان هم از این شایعات باخبر بودید؟
به جرات میتوانم بگویم متاسفانه در این سالها هیچکس به اندازه من مورد قضاوت غلط قرار نگرفته، در صورتی که همه در ظاهر همدیگر را از این کار منع میکنند! به هرحال خودتان هم میگویید شایعه. من برای همان ریکاوری و برنامهریزی کارها در امارات ماندم که نزدیک ایران بود و بدون هیچ مشکلی در حال رفت و آمد بودم.
کلا چرا برخی از مردم و برخی از رسانهها برای محمدرضا گلزار تا این اندازه حاشیهسازی و شایعهسازی میکنند؟
خب، این را باید از خودشان بپرسید! البته در حرفه ما بخشی از این جریان در همه جای دنیا به دلایل و شکلهای مختلف، موضوعی عادی به حساب میآید. اما ما به دلایل تربیتی و فرهنگی ویژه، انتظاری دیگر از هم داریم که بیجا هم نیست.
بعد از سالها تجربه چقدر سعی میکنید از حواشی دور باشید و چقدر با آنها مقابله میکنید؟
من آگاهانه از اول هم مراقب حواشی و شایعات بودم اما تجربه و پختگی چیزی نیست که از آن چشمپوشی کنم. من بسیار مراقب هستم.
خانواده در این دوران چطوراز شما حمایت کردند؟
خانوادهام همیشه آرامشبخش زندگی من بوده و هستند. من هرچه دارم از صدقهسری دعاهای پدر و مادرم هست که سلامتیشان، دعای هر روز من است.
بعد از بازگشت و شروع مجدد کارهای هنریتان، علاوه بر بازیگری، دوباره وارد عرصه موسیقی هم شدید و چند کار انجام دادید، هنوز هم دوست دارید هم بازیگر باشید و هم موزیسین؟
همه میدانند که من وارد موسیقی نشدم، من از موسیقی آمدم. موسیقی دغدغه و دلمشغولی من از کودکی بوده و هست. از نوجوانی ساز زدم و سپس گروه آریان را تاسیس کردم و حالا هم که بند ریزار و. . . این موضوع ادامه دارد.
از همکاریتان با بهمن فرمانآرا برایمان بگویید. گویا نقش متفاوتی در این کار دارید؟
بهترین اتفاقی بود که در شروع دوره جدید کاری میتوانست بیفتد و بابتش از پروردگار و آقای فرمانآرا شاکرم. همیشه برای آقای فرمانآرا احترام بسیاری قائل بوده و هستم. این فیلم فرصت مغتنمی بود و نقش متفاوتی که از دستش ندادم. امیدوارم که باز هم این همکاری تکرار شود.
درباره مادر قلب اتمی برایمان بگویید؟ یک کار با گروهی جوان.
بازیگرها که باوجود جوانی، حرفهایهایی همچون خانمها ترانه علیدوستی و پگاه آهنگرانی بودند و اگر منظورتان کار با کارگردان جوان فیلم است که در این موارد من بیشتر به غریزهام اعتماد کردم که خدارا شکر در این مورد بهخصوص اشتباه نکردم. کار پُرریسکی بود اما نتیجه از آن هم که فکر میکردیم بهتر شد. از این فیلم حالاحالاها خواهید شنید. شرکت در جشنواره برلین آغاز کار این فیلم بود.
از حضور فیلم مادر قلب اتمی در جشنواره برلین و حضورتان در این جشنواره بگویید؟
این فیلم در بخش فُروم جشنواره برلین پذیرفته شده بود. استقبال بینظیری از فیلم شد؛ چه توسط منتقدان و چه توسط تماشاگران. برای من هم تجربه لذتبخشی بود. امیدوارم با پخش این فیلم در ایران، مخاطبان اصلی و واقعی فیلم هم در این لذت همراه شوند.
سریال عشق تعطیل نیست، چطور برای شما آغاز شد؟ تجربه کار در کارهای مفرح را چطور میبینید؟
طبق معمول از دعوت تهیهکننده محترم و آقای بیژن بیرنگ، این کار شروع شد. همه ما خاطرات خوشی از مجموعههای خاطرهانگیز خانهسبز، همسران، سرزمینسبز و دیگر ساختههای آقای بیرنگ داریم و خوشحال شدم از اینکه همراه ایشان کار ماندگار دیگری را ثبت میکنیم. همیشه اعتقاد داشتم جدا از زبان رسانهای هنر سینما که به دنبال انتقال حرفها و مفاهیم است، از وجه مفرح بودن این هنر نیز نباید غافل بود.