سخته عاشق باشي ؛ ولي هيشکي ندونه
اشکاتو زودي پاک کني کسي نفهمه
سخته دوستش داشته باشي ولي ندونه
نگاهش بکني اما نخونه
چه سخته
قشنگي عشق که ميگن شايد همینه
نمایش نسخه قابل چاپ
سخته عاشق باشي ؛ ولي هيشکي ندونه
اشکاتو زودي پاک کني کسي نفهمه
سخته دوستش داشته باشي ولي ندونه
نگاهش بکني اما نخونه
چه سخته
قشنگي عشق که ميگن شايد همینه
بازگشته ام
با کوله باری از شعر های ناگفته....
تنها اینجا
مکان امن عاشقانه های من است
گـاهـی وقـتـا
دلـم فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت رو مـیـخـواد
که زُل بـزنـی بـهـم
و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم
صبحی که شروعش با توست
خورشید دیگر اضافیست
من از تمام خودم گذشتم برای تو
و تو حتی از ذره ای فراغتت نگذشتی برای من
گـاهـى
دلـت”بـه راه” نیسـت
ولـى سـر بـه راهـى
خـودت را میـزنـى بـه “آن راه” و میـروى
و همـه ، چـه خـوش بـاورانـه فکـر میکننـد
کـه تــــو … “روبـراهـى”
آن هنگام که به دیدنم می آیی
شوق باغبانی با من است
که گلی تازه
در باغچه اش روییده باشد
تـو نیمـه ی پـیدا شـده ی مـنی
که با حضـورت
آرامـش را برایـم مـعنآ مـیکنی
ورود تــو به دنیایم
تـولــد واقعی مــن اسـت
شاید آرام تر میشدم
فقط و فقط
اگر میفهمیدی
حرف هایم به همین راحتی که میخوانی
نوشته نشده اند
"یادِ تــو"
گاهی مسکنی ست که از نبودش
بند بندِ تنم
ضجه میزنند
این قاعده ی بازی است
اگر دست دلتان رو شد که دوستش داری
باختنت حتمی است
مراقبِ آخرین جمله ی آخرین دیدار باشید ؛
دردش زیاد است
با تو قدم زدن را آنقدر دوست دارم
که به جای خانه برای عشقمان
جاده خواهم ساخت
دلــــم نـگرفتـــه از ایــن کــه رفتـــــه ای
دلگیرم از تمام دوست داشتنهایی که گفتی
ولی نداشتی
چه معنـــــى دارد
زندگى...!؟
وقتى كه هیچ اتفاقى
من و تو را
سر راه هم قرار نمى دهد
ساده بگم :
آینده از آنِ کسانی ست که به زیبائیِ رؤیاهایشان
اعتقـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــاد دارند :) ♥