مجله عاشقانه سایت کوچولو ۱۳۰
شامل بخشهای : عکس ، متن ، داستان ، شعر ، اس ام اس و نکته های عاشقانه
مجله اختصاصی و جامع عاشقانه سایت کوچولو
شماره۱۳۰
خداوندا نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی!
میان این دو گم شده ام، هم خودم و هم تو را آزار می دهم!
هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی!
خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن !
ساده لباس بپوش! ساده راه برو!
ولی در برخورد با دیگران ساده نباش!!
زیرا سادگی ات را نشانه می گیرند!
برای درهم شکستن غرورت!!!
تنهایــی
یعنی دســت کشیـــدن
امــا
دل نــکنــدن..
فـقـط مـنـم …
و دلـی کـه بـرایـت یـک تـهـران
تـنـگ شـده اسـت
بـدتـریـن نـوع دلتنگـی ایـن اسـت کـه دلتنـگ کسـی بـاشیـد
کـه سهـمـتـان نیسـت . . .
آن وقـت مـی شـوی مثـل بیمـارهـایـی کـه اصـرار دارنـد چیـزهـایـی بخـورنـد
کـه بـه ضـرر جـانشـان اسـت
تــــــو در مـــن تمـــام نــمى شــــوى..

تعبیر تمام خواب های پریشانم
“رفتن ِ تــــــــوست” !

پیرمردی نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت
با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید.
بچه ماشین بهش زد و فرار کرد.
پرستار : این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد: اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.
خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم
پرستار : با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه به کودک نگاهی بیندازد گفت:
این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
صبح روز بعد…
همان دکتر سر مزار دختر کوچکش ماتش برده بود و به دیروزش می اندیشید..

آدم یک مهاجر ابدی در خویش است
اگر ایستاد , دیگر نیست ..

بلــــــــور بغضهـــــایم را شکسته
دوبــاره دست پرمهــــــــر خیالت
دلــــــم را بر ضریح عشـــق بسته



زیبــاتــرین حــسِ سجــده ایــن است کــه
تــو در گــوشِ “زمــین” پــچ پــچ مــیکنی امــّــا . . .
خــــــــدا در “آسمــان” صــدایت را مــیشنـود